ای وای از این زمونه دلم ز غصه خونه
بازم مدینه دلم حزینه / یه آه جان سوز از ته سینه
بازم یه خونه آتیش گرفته / آخه مدینه رسمش همینه
باز در سوخته، دیوار سوخته / عبای سوخته، دستار سوخته
فقط می بینم میون سینَم / خالی جای مسمار سوخته
دوباره آتیش غمُ غصه به جونم افتاد / داد غمی که حتی یک لحظه نمیره از یاد
کاشکی عدو با ضرب لگد هاش پهلوم می شکست / ولی با طعنه به مادرم ناسزا نمی داد
ای وای از این زمونه دلم ز غصه خونه
سالم پهلو، سالم زانو / نشده زخمی گوشه ی ابرو
منو کشوندن تو کوچه اما / قنفذ نیومد، سالم بازو
داغ مدینه است بلای جونم / سیلی نخورده خانم خونم
نگفت برا من تابوت درست کن / نگفت بعیده زنده بمونم
خدا میدونه چی میگذره تو دل شکستم / من سینه ام از این دنیا، بار سفر بسته ام
من به یاد مصیبت عمه زینب انداخت / رد طنابی که مونده روی دستای خسته ام
ای وای از این زمونه دلم ز غصه خونه
با چشای تر مثل کبوتر / میزنم از درد هر لحظه پر پر
مسموم زهرم تشنه ی آبم / زمزمه دارم غریب مادر
دیگه رسیده لحظه آخر / روضه می خونم با دل مظطر
روضه ی حنجر، نیزه خنجر / قتل برادر کنار خواهر
همه می دیدن جدم رمق توی پیکرش نیست / کسی به غیر از گرگ بیابون دور ورش نیست
گرد و غباری بلند شد عمامه از سر افتاد / کمی گذشتُ دیدم بدن هست،ولی سرش نیست
ای وای از این زمونه دلم ز غصه خونه
مداح:مهدی اکبری
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 6:51
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه