شد لحظه ی وصالم تا اوج بیکرانه / پر زد کبوتر جان رو سوی آشیانه
گر مبتلا شدم من گرچه فدا شدم من / حاجت روا شدم من راحت از این زمانه
با غم شدم هم اواز آمد زمان پرواز / پر میزنم خدایا رو سوی بیکرانه
وای مادرم وای مادرم
در تیر شام دنیا همچون فروغ عشقم / من روشنای نورم در ظلمتی شبانه
نور هدایتم من بر مردمان عالم / هر عالمی گرفته از علم من نشانه
با این همه ولیکن چون جد خود غریبم / این غربتم ز حیدر شد ارث جاودانه
یک شب نماز شب را خصم زمانه بشکست / دستان عشق را بست دشمن چه وحشیانه
شکر خدا که من هم مانند بیت زهرا / در شعله خانه ام سوخت بی عذر بی بهانه
مداح:سید مهدی میرداماد
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 7:0
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه