دارم دق مي كنم اين روزا * ميبينم با چشماي خون كه
حسينت بيقراره مادر * حسن بالشش خيس اشكه
مگه چشماتو كسي ديده؟ مگه زخماتو كسي ديده؟ 2
مگه با رويي كه ميگيري كبوديهاتو كسي ديده؟
تو كه مهربوني/ غمم رو ميدوني
با اين التماسا و زاري مبادا كه تنهام بذاري 2
مي بيني كه چه جور پاهاي * امير مدينه مي لرزه
آخه پرواز تو مادر به * زمين خوردن اون مي ارزه؟
پاشو بازم غمگساري كن پاشو مادر خونه داري كن 2
دل زارم از غمت خونه براي اين دل يه كاري كن
چي ميشه بخندي/ چشاتو نبندي
بگو قصد رفتن نداري مبادا كه تنهام بذاري 2
شاعر : احسان جاودان
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
احسان جاودان
ارسال دیدگاه