سبط احمد جان پیغمبری نور چشم و زاده حیدری
وارث روضه های (مادری)3
بیقرارم میکنه اسم مدینه
آرزو داره دل اون روزو ببینه
روی خاکا تو بقیع میزنه سینه
یا ابا عبدالله یا امام صادق(ع)
******
پیرمردی خسته ونیمه جون دست وپاش دیگه نداره توون
یاد مادرش شده (روضه خون)3
بردن اسم قشنگش دل میبره
غربتش ارثیه باباش حیدره
روضش المثنی روضه مادره
یااباعبدالله یا امام صادق(ع)
******
شیعه و شاگرد این مکتبیم عمریه که در تاب و در تبیم
ما همه جان بر کف (زینبیم)3
عشق زینب تو رگ و توی خونمه
سینه زدن از غمش آب و نونمه
روضه شام بلا قاتل جونمه
یا عقیله العرب یا سیدتی
شاعر : محمد زنجانی
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 18:4
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد زنجانی
ارسال دیدگاه