ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم
ای عمر من عمری سر راهت نشستم
محراب من ابـروی تو یا بن الزهرا
ای قبــله من روی تو یا بن الزهرا
ای شـام قدرم موی تو یا بن الزهرا
از دیده خون افشاندهام یا بن الزهرا
چشم انتظارت مـاندهام یا بن الزهرا
هر جمعه ندبه خواندهام یا بن الزهرا
******
كی میشود از خاك پای تو بوسه گیرم
كی میشود دورت بـگـــردم و بمیرم
من دیده بر راه توام یا بن الزهرا
من عبـد درگاه توام یا بن الزهرا
محو رخ مـــاه توام یا بن الزهرا
روی تو بـاشد قمرم یا بن الزهرا
خال تو بـاشد حجرم یا بن الزهرا
ناز تو با جان میخرم یا بن الزهرا
******
مادر به زیر تازیانه زد صـدایت
بین در و دیوار خانه زد صدایت
زمزمه میگوید بیا یا بن الزهرا
علقمه میگوید بیا یا بن الزهرا
فاطمه میگوید بیا یا بن الزهرا
هر خوشــه میگوید بیا یا بن الزهرا
بی تـوشـه میگوید بیا یا بن الزهرا
شش گوشه میگوید بیا یا بن الزهرا
******
ای آبروی روی زشت من كجــایی
ای چشم تو باغ بهشت من كجایی
هر نــاله میگوید بیا یا بن الزهرا
هر لالـه میگوید بیا یا بن الزهرا
سه ساله میگوید بیا یا بن الزهرا
پروانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
ویرانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
دردانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
شاعر : سید محسن حسینی
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 12:27
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه