دل شده ، بی سامون
تو لیلا ، من مجنون
توارباب ، من نوکر
تو دریا من بارون
خدا می دونه که فقط تو رو دارم
رو تربت کرببلات سر می ذارم
لحظه به لحظه از غم تو می بارم
خاک پاتم ، ببین ، مبتلاتم (2)
آواره ی نیمه شب هیأتاتم
باز دلخونم ، به عشقت مجنونم
با پای دل زائر کرب و بلاتم
یاساکن کرببلا
عزیز قلب فاطمه یاثارالله
******
توروضه ، گریونم
مجنون و محزونم
به پای غم تو
تا ابد می مونم
روی سر من سایه ی پرچماته
دل شکسته م آقاجون مبتلاته
آرزوی قلبی من کربلاته
با شور و شین امیری یا حسین(2)
گدای لطف توئه دست عالمین
قسمتم کن یه شب دعوتم کن
بانوکرات بیام تا بین الحرمین
یاساکن کرببلا
عزیز قلب فاطمه یاثارالله
******
می دونی که آقا
دل شده مبتلا
از دستات می گیرم
برات کربلا
مقصد پرواز دلم تا حسینه
دل شکسته م همیشه با حسینه
با هر نفس ذکر لبم یاحسینه
دل بی تابم غلام مهتابم (2)
دیوونه ی صحن و سرای اربابم
عشق زینب می دونی که هرشب
کرببلاتو می بینم توی خوابم
یاساکن کرببلا
عزیز قلب فاطمه یاثارالله
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- پنج شنبه
- 7
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 6:31
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه