عادَتُک الاحسان یا اباعبدالله
یا قتیل العطشان یا ابا عبدالله
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
کوکب و مهتابم از غمت بی تابم
دلبر نایابم مهربان اربابم
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
درد من درمانت فقر من احسانت
یا عزیز الزهرا جانِ من قربانت
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
ای غم عظمایت ماتمی دیرینه
در عزایت ارباب می زنم بر سینه
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
مِهر تو یا مولا با گِلم سرشت است
کربلایت آقا بهتر از بهشت است
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
با تو شعر عزّت خوانده دین اسلام
زنده از خون تو مانده دین اسلام
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
شد معطّر از تو خاک پاک گودال
بی کفن ماندی تو روی خاک گودال
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
تا ابد شرمنده از سرت سر نیزه
جسم تو بر خاک و رأس تو بر نیزه
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
تو کجا بودی ای کشته ی بی کفن
تازیانه خورده خواهرت از دشمن
یا اباعبدالله...
عادَتُک الاحسان...
لاله های سُرخت جمله پرپر گشته
پیکر زینبت مثل مادر گشته
شاعر : حاج امیر عباسی
- پنج شنبه
- 14
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 4:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه