آقای ما که نیست بدهکار هیچ کس
مدیون نمی شود به دل زار هیچ کس
هرگز کسی نگفت که رنجورم از رضا
جز او نبود جود، سزاوار هیچ کس
ای آشنا به غیر تو از روز اولم
چشمم نبود تشنۀ دیدار هیچ کس
مانند تو میان رئوفان نمی شود
دلدادۀ صدای گنه کار هیچ کس
تو آبروی روی سیه را نمی بری
این گونه کس نبوده خریدار هیچ کس
قلب رئوف تو همه را مهربان کند
ورنه کسی نبود هوادار هیچ کس
آن که سرشت آب و گل فاطمی ما
ما را نساخت غیر تو غم خوار هیچ کس
خوشبخت آن دلی که گرفتار زلف تست
این دل نمی رود پی رخسار هیچ کس
ما را برای عاشقی ات آفریده اند
این گونه نیست نیّت معمار هیچ کس
ما را شبیه آهوی صحرا رها مکن
جز تو نمی شویم گرفتار هیچ کس
ما که دخیل پنجره فولاد بسته ایم
دیگر نمی رویم به دربار هیچ کس
شاه غریب و این همه سائل کنار خود
جز ما نداشت سید و سالار هیچ کس
ایوان طلای تو به نجف می برد مرا
این گونه نیست جذبۀ تالار هیچ کس
جز از برای منتظران و حسینیان
روی تو نیست یوسف بازار هیچ کس
-----------------------------------------------------
شاعر : محمود ژولیده
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه