• دوشنبه 3 دی 03


واحد :علی اسدالله(مصطفی آزادوار)

4779
1

واحدی زیبا و سنگین

یا علی اسد الله  توبگیر دستم یدالله

به شب تارم نوری یا علی ویانورالله

شده ام مجنون وی به نگاه او بیمارم

همه عالم میدانند که سگ دربار یارم

ای که ارباب منی من کلب تو حیدر

گرکه گویم یاعلی بودازشیر مادر

ای که اسم اعظم و رب العرشی  حیدر

ای که رزاق خلائق برفرشی  حیدر   رب العرشی حیدر

یا امیرالمومنین یا علی  اسدالله

یاامیرالمونین یا علی ولی الله

به گلستان مجنون توگل لیلا پسندی

همه جانها خندانند یا علی وقتی میخندی

اگرم عیبی باشددر می و مستی و باده

باتوآقا می خوردن دردوجهانی آزاده

ای که ساقی میی ای شاه میخانه

علت جنونی و مستی دیوانه

ای که کوثر بانامت مستی کند هر شب

بی اسم زیبای تو جنت گردد در تب

یاامیرالمومنین...

ازهمینجا تا نجف بگو یک یاعلی راه

ماروچه به تاریکی روی اربابمون ماه

همه عالم طواف کعبه مکه گرکردند

کعبه وامثال وی گرد سر او میگردند

ای کعبه منی ای دین من حیدر

برتوفرهادم و تو شیرین من حیدر

ای که صحرا نشینت از آدم و حوا تا عیسی و موسی

ای که بر خلق جهان میارزد یک دختت آن زینب کبری

یاامیرالمومنین یا علی...

منبع  وبلاگ شاعر: www.gholam-nevesht.blogsky.com

  • چهارشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • محب

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



سید حسن رستگار

سلام ودرود

برای آشنایی شما با خودم شعری را برایتان ارسال میکنم اگر قابل نقد و نظر بود مشتاقانه پذیرایم
و اگر به مناسبت این شبها قابل درج در پایگاهتان بود خوشحال میشوم

شب تا قدم در کوچه های شهر برداشت
کابوس بغضی خسته را در سینه ها کاشت

در خانه ها لغزید دستش نرم و آرام
پرچم سیاه فتنه را بر بام افراشت

سُر خورد تنهایی در آن چاهی که با اشک
سیلابهای درد را در خویش انباشت

سو سو نمیزد بر فراز شهر جز داغ
داغی که دامنگیر شد از شام تا چاشت

در آن شب قدری که قدرش را نمی دید
دست شقاوت تیغه ای از کینه ها داشت

در سجده افتاد آفتاب و ذکر می گفت
در زیر لب«فزت برب الکعبه»را داشت

برقرار و بر مدار
یا علی

پنج شنبه 27 مرداد 1390ساعت : 17:12

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران