نداریهای ما با آنچه داری جور میآید
به هر بیتی سلیمان مینشیند، مور میآید
بشارت باد! نزدیک اذان صبح دریا شد
صدای ربنای رودها از دور میآید
دعای مادرم در صحن گوهرشاد عطری شد
که از گهواره با من بوده و تا گور میآید
نمیدانم چه اسراری است در دربار این سلطان
که هر کس دلشکسته میرود، مسرور میآید
ز چشم زائری هنگام رفتن در حرم خواندم
دل دریاییاش موسی شده از طور میآید
صلات ظهر هم از گوشۀ این صحنها گویا
صدای نالۀ نیمه شب منصور میآید
مداح:حاج سعید حدادیان
- سه شنبه
- 19
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 4:33
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه