قلب حیدر گرفته بود دستی بر سر گرفته بود
مادرِ دنیا غصه دار ذکر مادر گرفته بود 2
چشم زهرا بهاریه وای
سرگرم آه و زاریه وای
کار اون خونه داریه وای 2
وای 3 امون امون 4
با زندگی ساده ای بر دلها پا نهاده ای
ام الزهرا! همه میگن عشق این خانواده ای 2
وقف دین شده مال و جان تو وای
مقبوله امتحان تو وای
آن قلب بی کران تو وای 2
وای 3 امون امون 4
ای سرمایه دار حجاز بودی گرم راز و نیاز
پشت پیغمبر امین خواندی هر روز و شب نماز 2
دنیا در زیر دین تو وای
مست آن شور و شین تو وای
جانم نذر حسین تو وای 2
وای 3 امون امون 4
دلها رفته کرببلا دور اون گنبد طلا
زهرا باز روضه میخونه مثل هر شب پایین پا 2
وای از گودال کربلا وای
فریاد وامحمدا وای
وَ الشِّمرُ جالسٌ عَلی... وای 2
وای 3 غریب حسین 4
شاعر : رضا تاجیک
- چهارشنبه
- 20
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 5:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه