عطش اشک
شهادت امیرالمومنین ع
نه فقط مسجديان سر به گريبان تو اند
نخل و چاه و شب و صحرا همه گريان تو اند
دامنت با چه گنه سرخ شد از خون سرت
اي كه خلق دو جهان دست به دامان تو اند
اي به خون خفته بگو كيسة خرمات كجاست
فقرا منتظر سفرة احسان تواند
كودكاني كه گرسنه همه رفتند به خواب
به عزيزان تو سوگند عزيزان تواند
نخل ها در عطش اشك تو بردند به سر
چاه ها منتظر نالة پنهان تواند
اختران شيفتة حال نماز شب تو
كوه ها منتظرنغمة قرآن تواند
اشك مظلومي تو مي چكد از ديده ما
پاره هاي دل ما برگ گلستان تواند
آسمان ها همه گريند به مظلومي تو
عرشيان سوختة سينة سوزان تواند
گيسوي حور پريشان شده در باغ بهشت
نه فقط زينب و كلثوم پريشان تواند
نه دل "ميثم" دلسوخته اي جان جهان
هر چه دل هست همه زائر ايوان تواند
- یکشنبه
- 30
- مرداد
- 1390
- ساعت
- 16:26
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
alirezanazari