به آستان تو با اشك ديده آمده ام
چو اشك شوق بسويت دويده آمده ام
اگر چه قابل اين گلشن بهشتي نيست
ولي زچشم، گُل اشك چيده آمده ام
به شوق اين كه پناهم دهي دراين گلزار
كبوترانه چنين پر كشيده آمده ام
توئي اميد من قبله مراد همه
هميشه سوي تو با اين عقيده آمده ام
مرا ز كوثرمهرت نمي كني محروم
هماره طعم محبّت چشيده آمده ام
اگرچه زرد شده چهره من از حسرت
به محضر تو ، به رنگ پريده آمده ام
گره زدم به ضريح تو رشته دل را
اميد خود ز همه كس بريده آمده ام
اگرچه نامه سياهم ولي به صد اميد
به سوي نور بسوي سپيده آمده ام
براي كسب سعادت چنان«وفائي» باز
دراين بهشت كه حق آفريده آمده ام
------------------
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- شنبه
- 23
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 13:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه