میری و بعد تو زینب غریبه
از ماتم تو دیگه بی شکیبه
بابا دل ما به غصه اسیره
امشب دعا کن که زینب بمیره
خسته ای دیگه از این زمونه
ناله و گریه هات بی امونه
پرمی گیری باباجون شبونه
یاعلی یاعلی یاعلی جان
******
بعد تو دیگه شدیم ما سیاپوش
هرشب می خونیم زِ داغ تو چاووش
سخته برامون فراق تو بابا
آخر می میریم ز داغ تو بابا
رفتی و حالمون زار زاره
از غم تو چشامون می باره
هیچ کسی حال مارو نداره
یاعلی یاعلی یاعلی جان
******
یادم نمی ره که ای نور عینم
گفتی که من بی قرار حسینم
گفتی به من گریه هاتو نگهدار
واسه همون خیمه ی بی علمدار
گفتی از حنجر و زخم خنجر
گفتی از نعل اسبا و پیکر
گفتی از مقتل و ماه بی سر
واحسین واحسین واحسینم
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- یکشنبه
- 24
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 12:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه