دارد از آه پر از درد خبر می ریزد
لخته لخته وسط حجره جگر می ریزد
آنقدر روی زمین جای پر زخمی هست
آسمان نذر غمش یک دهه پر می ریزد
آب "ناکام تر از خشکی لب های کبود
چندمین بار پیاپی پس در می ریزد
نسل زهراست که اینگونه زمین می افتد
مادری از جگرش وای پسر می ریزد
زن بی رحم از این ناله بدش می آید
چقدر دورو برش ((هلهله گر))میریزد
خوب شد بام غریبیش کبوتر دارد
خوب شد-ورنه چه کس خاک به سر می ریزد؟
حرف بی آبی و جان کندنی آمد به میان
یاد گودال ز هر دیده ی تر می ریزد
یک نفر کاش به آن لشکر نیزه می گفت
یک گلو مانده"سرش چند نفر می ریزد!!
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 12:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه