ای که غمت غصّه ی جان من است
گریه ی تو خطّ امان من است
وقت عزا روز شهادت که شد
چهره پر از اشک روان من است
ای که غریبی تو میان همه
روضه ی تو درد نهان من است
حجره ی تنهایی تو با جواد ( ع)
باعث فریاد و فغان من است
آمدی ایران که هدایت شویم
پس به دو دست تو ، عنان من است
تا حرمت دل شده راهی رضا(ع)
نام تو بر روی لبان من است
گشته دخیل حرمت هر غمین
این روش اهل زمان من است
این که دخیلت شده ام یا رضا !
بهر غم روح و روان من است
عذر پذیرم که غزل ناقص است
این همه در حد توان من است
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 12:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه