سلام و خسته نباشید خدمت دوست خوبم جناب احمد زاده و شما دوست داران اهل بیت طبق قولی که داده بودم مقدمه شروع آموزشو در هفته اول براتون قرار دادم انشا الله با ما همراه باشید تا بتونید مطالبو بهتر فرا بگیرید ال تم اس دع ا (ایمان غلامی)
اگر در این مبحث سوالی داشتید از طریق ایمیل(imangholami121@yahoo.com)یا سامانه پیام کوتاه(10005112700853)ویا از طریق نظرات همین سایت با بنده ارتباط برقرار کنید یا علی
مقدمه
مداحى و مرثيه سرائى اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام هنرى مقدس و حرفهاى بس والا و ارزشمند است، زيرا مداح عظمت و شأنى را مىستايد كه خالق هستى ستوده و مدح نموده است.
نقس مؤثر اين قشر در ترويج و گسترش فرهنگ و سيره اهل بيت (عليهم السلام) و تعميق محبت و معرفت اين الگوهاى بىبديل و آسمان انسانيت و مقابله با تهاجم ويرانگر فرهنگى و اشاعه هنجارهاى دينى بر احدى پوشيده نيست، به گمان براى ايفاى نقش اين مهم مدحان اهل بيت (عليهم السلام) بايد در كنار پرداختن به جنبههاى فنى و حرفهاى امر مداحى با ارتقاء بينش و دانش و تقويت بنيه علمى و معنوى خود از گزند آفات اين مسير دور بمانند.
براى نيل به اين مقصود و برداشتن گامى هر چند كوچك جزواتى به عناوين مختلف در اختيار عزيزان قرار مىگيرد در اين جزوه بنا داريم به برخى از نيازهاى مادحين در مبحث اعتقادى، اخلاقى و من حيث المجموع آنچه نياز ضرورى مداحان به شمار مىرود به عنوان علوم مداحى بپردازيم.
بخش اول( شناخت جايگاه انسان به عنوان خليفها
خليفه در عرب به معناى جانشين است. بايد ببينيم خداى متعال مخلوقات عالم را چگونه خلق كرده با استفاده از منابع مختلف در مىيابيم كه خداوند بزرگ تمام عالم را در سه محور ذيل خلق نموده است.
الف: آنچه نياز بود خلق كرد.
ب: آنچه را خلق كرد محكم و استوار، مستدل، و قوى و در حد اعلى خلق كرد.
ج: همه مخلوقات را هنرمندانه و زيبا خلق كرد.
يك مبلغ يك گوينده و يك مداح بايد آنچه نياز فكرى و فرهنگى جامعه است را ياد بگيرد و در حوزه تبليغى خود نياز مخاطب را خلق كند. آنچه خلق مىكند.
هنرمندانه، زيبا، متفكرانه، عاقلانه و مستدل و مستند و در خور شأن و ستون اهلبيت عصمت و طهارت عليهمالسلام.
براى رسيدن به اين مهم بايد جوانب مداحى بپردازيم. هر عمل تعبدى سه وجه دارد.
1 ) تعلقى 2) تكسبى 3) تقربى
هنر مردان خداكار تقربى يا به تعبير اميرالمؤمنين (عليهم السلام) عاشقانه و براى خدا است، براى رسيدن به قرب الهى بايد تلاش كرد. ليس للانسان الا ما سعى
به قول شاعر:
بينى از مروه و ميخانه صافى رخ دوست - گر كنى سعى در اين حلقه بيابى راهى
هيچ سائل زدر ميكده محروم نرفت - به كجا روى توان كرد ز چنين درگاهى
ذاكران ذكر او گويند: و دايم ياد دوست تكرار كنند. آنچه در دل دارند بر زبان رانند و آن چه بر زبان رانند در ياد دارند. و در انجامش از پاى نشينند؛
داروى تربيت از پير طريقت بستان - كادمى را بتر از علت نادانى نيست
زاهد و عابد وصوفى همه طفلان رهند - مرد اگر هست به جز عالم ربانى نيست
مداح: يعنى بالا بردن صفات موصوف از طريق مراتب عالى صفاتى كه در موصوف باشد. مداح يعنى ممدوح نمائى، نه مداح نمائى، براى آشنا نمودن صفات اهلبيت عليهمالسلام از طريق ستايش بهترين زبان آن شعر است و هنر نه حال و هواى شخصى
مداح نبود اكتسابى انتخابى است - مداح در مداحيش هم انقلابى است
تا كه از جانب معشوق نباشد كششى، كوشش عاشق بيچاره به جايى نرسد.
البته بعضىها به بهانه اين شعر هيچ كوششى نمىكنند. براى نيل به اين مقصود بايد خودسازى كرد.
در كنار خودسازىهاى معنوى و عبادى بايد موارد ذيل را هم سر منشاء عمل خويش قرار دهيم.
1) شرح صدر
موسى (عليهم السلام) هنگامى كه مىخواهد براى دعوت به دين خدا عزيمت كند مىگويد:
رب اشرح لى صدرى و يسرلى امرى و احلل عقده من لسانى يفقهوا قولى
خداى متعال به پيامبر )صلى الله عليه و الله و سلم( مىفرمايند:
الم نشرح لك صدرك و رفعنا عنك ورزك.
شرح صدر و حلم باعث تأثير كلام و دورى ورز و وبال مىشود.
سلاح ميدان تبليغ تحمل است.
از اميرالمؤمنين (عليهم السلام) سئوال كردند حليم كيست:
انما الحليم من اذا اوذى صبر و اذا ظلم غفر
فرمودند: بردبارى كسى است كه اگر آزار و اذيت شده، صبر كند و اگر به او ستم شده ببخشد.
و يا الصبرعون على كل امر صبر و بردبارى بر هر كارى ياور است.
2) استعاذه و استمداد از خداوند
از آنجائى كه مداحان منسوب به ائمه هدى و دين هستند. تمام، رفتار و گفتارشان زير ذره بين مردم است گناه او با ديگران فرق دارد. مداح بايد مواظب باشد. به خدا پناه ببرد در انجام دستورات الهى مقيد باشد در حرف زدن دقت كند. در نوع پوشش، ماشين، مهمانى دادن، دوستان، خانواده، كار و تجارت، ورود و خروج در اداره، حركات سياسى، فرهنگى، اقتصادى بايد دقت كينم.
آنهم با استمداد از خداوند متعال، و قل رب اعوذ بك من همزات الشياطين
و بگو پروردگارا از وسوسههاى شيطان به تو پناه مىبريم.
3) خود فراموشى از آفات كار تبليغ است
اتا مرون الناس بالبر و تنسون انفسكم و انتم تتلون الكتاب افلا تعلقون )بقره 44)
“آيا مردم را به نيكى دعوت مىكنيد، اما خودتان را فراموش مىكنيد با اينكه، شما كتاب آسمانى را مىخوانيد اما نمىانديشيديد”
پيامبر (صلى الله عليه و الله و سلم) فرمودند بزرگتر از مصائب )دنيا( مصائبى است كه در آخرت دامنگير عالم و خطيب و سخن گوى غير عامل مىشود، اى ابوذر در قيامت گروهى از اهل بهشت بر گروهى از اهل دوزخ اشراف مىيابند. بر آنان مىگويند چه چيز شما را در آتش نموده است. با آنكه ما در پرتو تأديب شما وارد بهشت شويم، پاسخ مىدهند كه ما شما را به خوبى و رستگارى امر مىنموديم، ولى خودمان عمل نمىكرديم.
4) تدبير
اميرالمؤمنين (عليهم السلام) فرمودند:
التدبير قبل العمل يومنك من الندم
آيندهنگرى قبل از شروع كار تو را از پشيمانى ايمن مىسازد و در جاى ديگرى مىفرمايند: من قعدعن حيله اقامته الشدائد. كسى كه چاره انديشى را رها كرد در شدايد، درگير خواهد شد( تدبير يعنى شناخت مخاطب و محيط - تعيين هدف و محتوى حدشناسى موقعيتشناسى - فرصت سنجى
ويژگيهاى شخصيتى و تخصصى مداح
1) تقوى:
تقوى از سفارش اميرالمؤمنين (عليهم السلام) است و راجع تقوى و متقين تعابير و معانى گوناگونى نوشتهاند معلم اخلاقى مىگويد تقوى عبارت است از:
ت: يعنى ترك گناه
ق: يعنى قيام به واجبات
و: وقوف در شبهات
ا: اخلاص در اعمال
بعضى مفسرين مىگويند: تقوى هماهنگى قول و عمل. بالاترين مراتب تقوى پرهيزكارى است.
2) حدشناسى
مداح و مبلغ بايد حد خود را بشناسد و به تناسب موقع و مقام خود حرف بزند. و نصيحت كند از مرز خويش فراتر نرود. كه خوار و ذليل مىشود.
امام صادق (عليهم السلام) فرمود: براى مؤمن شايسته نيست كه خويشتن را خوار و ذليل نمايد وسائل الشيعه )ج 11، ص 425) غرور علمى باعث مىشود كه انسان حد خويش را فراموش كند.
اميرالمؤمنين (عليهم السلام) غرور علمى را به مستى تشبيه مىفرمايند.
اگر مداح خوب بخواند، مورد تحسين هم واقه شود و اگر جوان باشد. غرور جوانى هم ضميمه مىشود.
غرور علمى، غرور مدح و ستايش، غرور جوانى انسان را به ورطه سقوط مىكشاند بايد حد شناس شد. تا در اين مهلكه غرور گرفتار نبايد.
3) احترام به پيشكسوتان و اساتيد:
رسول خدا (صلى الله عليه و الله و سلم) مىفرمايد: پيران خود را مورد تنظيم و تكريم قرار دهيد. كه بزرگ شمردن آنها تكريم ذات اقدس الهى است كسى كه قدر آنها را بزرگ نشمارد. از پيروان مكتب ما نيست.
4) شناخت هدف در مداحى:
امام على (عليهم السلام) فرمود: اول فكر كن بعد سخن بگو تا از لغزش سالم و محفوظ بمانى و نيز اندازه بگير بعد ببر بىانديش بعد بگوى و بفهم بعد عمل كن )غررالحكم ص 315)
5) بداند چگونه مىخواهد بگويد؟
حضرت على (عليهم السلام): بهترين كلام آن است كه حسن نظم و ترتيب به آن زيبايى و جمال ببخشد. و براى تمام مردم از خواص و عوام قابل فهم باشد مداحان نبايد نقل مسموعات كنند. يعنى هرچه شنيدهاند را بيان كنند.
اميرالمؤمنين (عليهم السلام) به حارث همدانى در پاسخ به سئوال او مىگويد؟
حارث تمام مسموعات خود را با مردم درميان گذار كه چنين عملى كافى است تو را درغگو قلمداد كند. و آنچه از مردم مىشنوى، رد مكن كه اين عمل نيز كفايت مىكند تو را نادان به حساب آورند. كسى كه از نعمت گويائى زبان و حسن بيان و صوت برخوردار است بايد شنيدههاى عجيب خود را به زبان نياورد. زيرا انگيزه حسد مردم را بيشتر به تكذيب وامىدارد.
6) فصاحت در مداحى:
فصاحت يعنى روان و مسلط بر موضوع بودن بىتكليف و زحمت، ساده و محكم و مستدل
عوامل فصاحت:
1. استفاده از سخن و شعر روان و ساده عوام فهم و خواص پسند.
2. تركيب زيباى شعر با داستان، مقتل با شعر، كلام با شاعر.
3. اندازه گيرى سرعت كلام.
4. اندازه گيرى صدا.
صدا نه اينقدر سريع باشد كه به مستمع تفهيم نشود. نه اينقدر با تأنى و آهسته باشد كه موجب خستگى و بىرغبتى شود. نه اينقدر بلند باشد كه صورت فرياد به خود بگيرد نه آهسته كه مستمع را براى شنيدن به زحمت بىاندازد.
عوامل ضد فصاحت:
1. به كار بردن كلمات زشت.
2. وقفه در كلام
3. لكنت زبان
4. اضطراب نفس
5. نارسائى علمى و ترديد
7) بلاغت در مداحى:
بلاغت سخن گفتن بر وقف مقتضاى حال و رعايت همه مقتضيات:
عوامل بلاغت:
1. كميت كلام
2. رعايت تناسب مجلس
3. شناخت زمان و اقتضائات
الف( زمان طبيعى
ب( زمان تاريخى
ج( زمان اجتماعى
4. به نرمى سخن گفتن
5. نگاه به همه حضار
6. در نقد فرد خاصى را مخاطب نسازد.
اميرالمؤمنين (عليهم السلام) مىفرمايد: آداب و روش خود را به فرزندان تحميل نكنيد كه چرا آنان براى غير از زمان شما آخر به ما شدهاند.
8) توجه به مسائل روز از جمله:
1. پيشرفتهاى علمى
2. علوم جديد
3. جو سياسى
4. احترام به شخصيت مردم
5. قدرشناسى به جا
جزوه آموزشى: مداحى عمومى
استاد: مداح اهل بيت (عليهم السلام) حاج قاسم رضايى
فن روضه خوانى )مصيبت خوانى(
فن روضه خوانى )مصيبت خوانى( يكى از فنون مداحى است كه تأثير شگرف و عميق و ماندگار در دل و جان و روح مخاطب دارد. كه اجزاء آن به شرح است.
1. توكل و توسل: هر كارى بدون توكل به ذات اقدس خداى متعال و توسل و اتكاء به ائمه هدى (عليهم السلام) بدون نتيجه خواهد بود يا حداقل نتيجه مثبت و در خور توجه نخواهد داشت.
2. تقسيم بندى روضه خوانى: مجلس را به سه قسمت تقسيم كنيم. مقدمه، اوج، فرود
3. استفاده از منابع متعبر: حتماً بايد روضه را از يك منبع معتبر بدست آورد يا حتى المقدور از يك مداح و يا واعظ معتبر كه يقين دارد بدون سند نمىخواند استفاده كند.
البته مناسبترين راه اين است كه مداح روضه را از كتب معتبر خود ببيند و بخواند. كه تأثير آن چند برابر مىشود.
4. تسلط بر واقعه: وقتى پيرامون مصائب يكى از آلا... مطالعه مىكنيم بايد از جميع جهات روضهها را ياد بگيريم و به حواشى روضه مسلط شويم. ضمن مرور كار رعايت ترتيب، تقدم و تأخر، عاطفه و تعقل، همه اينها براى ما مسجل و به منصه ظهور مىرسد. مثلا اگر كسى به جميع جوانب روضه احاطه داشته باشد. و اين مقتل را ببيند )سوارى عصر عاشورا دنبال دختر امام حسين (عليهم السلام) كرد او سواره و بنت الحسين پياده( اگر سواره بخواهد از روى مركب اين طفل را متوقف كند. اولين عضوى كه به دستش مىرسد موى سر است!...
5. تفليق شعر با روضه: يعنى با روضه مجلس را به اوج رساندن و شعر را در اوج روضه تحويل مستمع دادن و بلعكس. مثلاً روضه قتلگاه را در اوج خواندن و اشاره به اين بيت محتشم كه: اين گوهر فتاده به هامون حسين توست
6. روضه خوانى طولى )ادامه(: روضه بايد در برخى از مقاطع طولى خوانده شود. كه عبارت است از:
الف( واعظ روضهاى را خواند، مداح بايد ادامه آن را بخواند.
ب( مداحى روضهاى را مىخواند و در اوج تحويل مداح ديگر مىدهد. مداح ديگر بايد روضه را ادامه دهد. اگر به عقب برگردد و تكرار روضه كند يقيناً باعث كسالت مستمع و در برخى مواقع موجب قساوت قلب خود و متسمعان خواهد بود. البته در مواردى استثنا وجود دارد، به شرطى كه مداح جامع الاطراف و زبر دست باشد كه بتواند مجلس را به اوج برساند.
توجه: اين مورد در فنون رديف خوانى هم مصداق دارد. كه قبلاً بحث كردهايم و انشاءا... مجدداً مرور خواهيم كرد.
7. انصاف در روضه و نقل مطالب: كه عبارتست از كم خواندن و رعايت حقوق ساير مداحان و واعظ، بطور مثال در شب شهادت امام هادى (عليهم السلام) چند نفر در يك مجلس مىخواهند روضه بخوانند مداح شروع كننده بايد انصاف داشته باشد و تمام روضهها را نخواند. كه كار براى سايرين سخت شود. مورد دوم انصاف در نقل درست مطالب مثلاً در فلان كتاب ديدم يا از فلان شخص شنيدم و يا فلان شاعر سرود... )خدا سيدبن طاووس را رحمت كند چنين فرمود يا خدا فلان شاعر را بيامرزد چنين سرود.(
8. پيام روضه: روضه حتماً بايد داراى پيام باشد حال به كنايه يا وضوح، مثلاً امام حسين (عليهم السلام) به شمر مىفرمايد اگر دست از كشتن من بردارى تو را شفاعت مىكنم. بايد حتماً اشاره شود كه هدف امام (عليهم السلام) انسان سازى و هدايت است و يا در جاى ديگر امام تشنه معرفت است نه تشنه آب و يا اينكه در وصف اميرالمؤمنين (عليهم السلام) شاعر مىگويد. مىزند پس لب او كاسه شير، مىكند چشم اشارت به اسير. حتما بايد يك پيام داشته باشد.
9. شناخت جايگاه روضه )زمان و مكان(: برخى از مادحين سختترين روضهها مثل گودال قتلگاه، مثل مرثيه او مىدويد و من مىدويدم ... را بدون در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى در محافل مىخوانند. در صورتيكه ورود به اين مصيبتها زمان و مكان و مجلس خاص خود را مىطلبد. بعنوان مثال در مجالس ختم عمومى كه بايد از روضههاى تشبيهى و تمثيلى استفاده شود و روضه در حد يك گريز باشد. )بلى قدر چمن را بلبل افسرده مىداند... غم مرگ برادر را برادر مرده مىداند( روضهاى را بخواند كه روز عاشورا در هيئت مىخواند.
10. مانور دادن روى شخصيت روضه: مثلاً راجع به حضرت على اصغر (عليهم السلام) شيخ انصارى مىفرمايد: اگر رشتهاى از قماط )بند قنداقه( على اصغر را به ما بدهند همه ما را بس است. يا مقام ساير شهداى كربلا، بزرگى مىفرمايد: در عرب زره را بر قلب مىبندند اما شهداى كربلا مثل عابس ابن شيب شاكرى قلبش را روى زره بسته بود. گر از در و ديوار بارد سنگ كينه... من مىزنم سنگ حسينم را به سينه.
11. اشك مداح: يكى از مؤثرترين راه نفوذ روضه در دلها سوختن خود مداح و روضه خوان است. سعى كنيم اشعارى پيرامون اشك حفظ كنيم تا استفاده كنيم نه اينكه با عتاب و سرزنش در بعضى مواقع با توهين به مستمع بگوئيم، هر كسى اشك ندارد از مجلس بيرون برود!!! فقط مستمع را خطاب نكند. خود را نيز مورد خطاب قرار دهد. )آتش بگير تا كه بدانى چه مىكشم... تصوير سوختن به تماشا نمىشود( برخى از مداحان قديم با كوچكترين جمله به هم مىريختند. همانطور كه بعد از كربلا على بن حسين (عليهم السلام) اينگونه بود و به هر بهانهاى براى پدر و برادران و عموها و شهداى كربلا مىگريستند.
12. همسانى و همخوانى لحن با روضه: اين همسانى و همخوانى خيلى مؤثر است.
برخىها روضه، مولودى، نوحه و ارجوزه همه را يكنواخت و با يك لحن مىخوانند كه اين صحيح نيست زيرا بايد از حماسه و عاطفه و تأثيرات آن در روضه كلامى استفاده كرد. مثلاً عبارت )لعن در زيارات عاشورا( بايد حماسى خوانده شود. آنجايى كه مىگوئيم )قتلتك( بايد لحن محزون باشد. البته اين اصل بايد در خواندن مناجات و دعا هم لحاظ شود.
13. مقتضيات مجلس: يكى از نكات دقيق كه بايد در روضه خوانى روى آن دقت شود، توجه به مقتضيات مجلس از نظر سن، فرهنگ، زمان، مكان، محضر علماء و مراجع، جمع نوجوانان، جوانان، گروههاى تحصيلى كرده، قشر دانشجو، اساتيد پزشكها و... مىباشد. كه بايد مداح براى پروراندن روضه و تهيج عواطف از آن استفاده كند. بعنوان مثال اگر در جمع پزشكان بايد مداحى كند از اصطلاحات و معارف حرفه پزشكى استفاده نمايد. در نمونه عملى يكى از مادحين بمناسبت شهادت حضرت زهرا )س( در جمع عده از پزشكان در پرورش مصيبت سؤال كردند؟ آيا شكستن استخوان دست باعث مرگ مىشود. گفتند اگر استخوان سياه شود و درمان نشود!!! بله باعث مرگ مىشود شروع كرد روضه دست شكسته بىبى فاطمه الزهراء )س( را خواندن.
14. بكارگيرى و همزبانى با مستمع: با قطع كمات آخر غزل مصيبتها مستمع را تهييج كنيم كه او هم روضه خوان اهل بيت (عليهم السلام) باشد.
15. اتمام احسن: سعى شود در اوج مصيبت روضه با جملات على لعنها... على القوم الظالمين و سيعلمون الذين ظلمو اى منقلب ينقلبون و يا اشعارتك بينى )دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت...( مصيبت را تمام كنيم.
16. استفاده به جا از فن گريز از مرثيهاى به مرثيه ديگر
17. استفاده از جملات عربى صحيح: استفاده از جملات عربى صحيح )متن مقتل يا روايات( كه از زبان حضرات معصومين عليهمالسلام يا شهداى كربلا و يا بازماندگان حادثه كربلا نقل شده است. بسيار كارساز و هنرمندانه است.
18. استفاده از قولهاى صحيح: به واسطه كثرت مقاتل بايد اقوالى كه به واقعيت نزديكتر است بيان كنيم. مثلاً داستان آمدن زن غساله به خرابه در روضه حضرت رقيه )س(، آيا كسى باور مىكند كه در شام كسى به فكر كمك به اهل بيت باشد. يا مثلاً كسى صلاحيت اين را دارد كه به بدن دختر امام حسين (عليهم السلام) دست بزند! مگر حضرت زينب )س( يا بنىهاشم يا امام سجاد (عليهم السلام)!
19. عدم بكارگيرى واژههاى نامتعارف و امروزى: مثلاً به جاى تل - تپه - به جاى مشك - قمقمه به جاى گليم - موكت به جاى عمود - گرز - به جاى محمل و كجاوه هر اصطلاح كه در زمان و مكالمات عرب مرسوم بوده و بيشتر خريدار دارد.
20. برخورد مودبانه در محافل روضه با مستمعين: به عنوان مثال:
به جاى اينكه بگوئيم: چراغها را خاموش كنيد - بگوئيم محبت كنيد نور محفل را كم كنيد.
به جاى اينكه بگوئيم: بلند شويد سينه بزنيد - بگوئيم به احترام امام قيام بفرمائيد و روى پا بايستيد باستيد... .
به جاى اينكه بگوئيم: كسى تكيه ندهد همه بيائيد جلو = بگوئيم كسانى كه عذرى ندارند و مىتوانند وسط مجلس بنشيند محبت كنند.
به جاى اينكه بگوئيم: كسى بيرون نرود - بگوئيم اگر تمايل داريد با حضورتان گرمى بخش محفل باشيد.
به جاى اينكه بگوئيم: ديشب نبوديد از كيسهتان رفت - بگوئيم ديشب جاى دوستان خالى بود.
21. برخورد متواضعانه با مستمعين: مردم در اين مواقع دوست دارند با مداح گرم بگيرند.
هر چه مداح بيشتر بتواند با روضه خوانى صحيح در قلبهاى مستمعين نفوذ كند اقبال دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) به او بيشتر خواهد شد. و كليد مصونيت از عجب تواضع است.
پيامبر )صلى الله عليه و الله و سلم( بالاى منبر بود، شخصى وارد شد، پيامبر عباى خود را دادند تا آن شخص روى آن بنشيند. حضرت فرمود: ان التواضع يزيد صاحبه رفعه، فتواضعوا يرفعكم ا... )تواضع موجب سربلندى و سرافرازى مىشود. تواضع كنيد تا خدا را بلند گرداند.(
22. اخلاص در روضه خوانى: نقل شده آيتا... سعيدى بالاى منبر بودند يكى از اساتيد وارد شد فوراً از منبر پائين آمد و فرمود وا... ايشان از من سزاوارتر است اگر ديديم مداحى وارد شد و بهتر از ما روضه مىخواند در واگذارى محفل دريغ نكنيم گاهى بر منبر نرفته مزد مىدهند.
23. ظاهر مداح
24. خودخواهى در روضه
25. تفهيم در روضه
دكلمه خوانى يا مداحى شاعرانه
به عقديه اكثر استادان مداحى ممتازترين نوع و عالىترين مرتبه مداحى، فن دكلمه خوانى است كه در اين فن مداح لازم است موارد ذيل را رعايت نمايد:
1. شعر واقعى و سطح بالا بخواند كه مضامين و تشابيه ادبى والايى داشته باشد.
2. تلفظ عبارات و كلمات را از لحاظ اعراب صحيح ادا كند و بخواند.
3. اول خودش شعر را فهميده تا بتواند با هنر تفهيم براى مستمعين جا بياندازد.
4. سطح مستمعين را با اداى شعر صحيح و مفاهيم عالى بالاتر ببرد.
5. اگر مداحى نتواند شعر را درست دكلمه خوانى كند حتماً در آهنگين خواندن مشكل خواهد داشت.
6. حالات جملات و عبارات مثل پرسشى، تعجبى، حماسى، عاطفى، خبرى لازم است رعايت شود.
7. احساس و هيجان داشتن و صاحب حال بودن مداح سبب منقلب شدن مستمعين مىگردد.
8. هر كسى كه علاقمند به مداحى است ولى صداى خوبى ندارد مىتواند با داشتن بيان دكلمه مداح خوبى شود.
9. رفتارهاى نمايشى و تجسمى متناسب با حالات جملات در شعر لازم الاجر است.
10. در آهنگين خواندن مداحى، اغلب كلام و شعر خوب تفهيم و ادا نمىشود ولى در دكلمه خوانى شعر - و مطلب ضايع نمىگردد.
11. ظاهر مناسب يك مداح دكلمه خوان بسيار تأثير گذار خواهد بود.
12. طنين و جنس صداى متناسب بسيار تأثيرگذار خواهد بود.
13. مداح دكلمه خوان را مستمعين به چشم استاد مىنگرند و اين عامل مهمى براى رشد خودخواهى شما خواهد بود.
14. ياد گرفتن مداحى شاعرانه )چون شعر و مقتل دو پايه مهم و اصلى مداحى هستند( بر هر مداحى لازم است خيلى از مداحان هستند كه آهنگين مداحى مىكنند ولى قادر به دكلمه خوانى با همه شرايط اين فن نيستند.
ادامه دارد......
- جمعه
- 4
- شهریور
- 1390
- ساعت
- 15:58
- نوشته شده توسط
- باب الجنه(ایمان غلامی)
ارسال دیدگاه