دوست دارم تا که بر خاکت، جبین سایی کنم
خاک پای زائرت را کحل بینایی کنم
دوست دارم خضر باشم تا که با آب بقا
تا قیامت بهر زّوار تو سقّایی کنم
دوست دارم ضامنم باشی که بر خیل ملک
سرفرازی همچو آن آهوی صحرایی کنم
دوست دارم بر گدایی درت از شهر خویش
تا در باب الجوادت، راه پیمایی کنم
دوست دارم زیر پای زائرت، دفنم کنند
تا گشایم دست و اعجاز مسیحایی کنم
دوست دارم وقت مردن با تماشای رخت
مرگ را از شوق دیدارت، تماشایی کنم
دوست دارم در میان آن همه زوّار تو
بر درت، ابراز راز دل، به تنهایی کنم
دوست دارم در خراسان تو چون گل بشکفم
صبح دم توصیف از گل های زهرایی کنم
دوست دارم هر کجا باشد به نامت مجلسی
شمع باشم، آب گردم، مجلس آرایی کنم
دوست دارم تا شماری "میثمت" را سائلی
تا گدایت باشم و در حشر آقایی کنم
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 5:34
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه