خيره سوي در با چشاي تر
ديگه مهدي بيا بابا اين دم آخر
یه عمره سیر ندیدمت اینم یه جور زندگیه
بیا دیگه گل پسرم وقت خداحافظیه
دارم میرم از این دنیا تو حلقه کینه تنها
چه غربتی داره اینجا واویلا
امون امون ای دل، ای دل 3 واویلا
===
خسته و بي جون با لب پر خون
ديگه هيچ جور سيل غمهام نداره درمون
بميرم اي هستي من يتيميه قسمت تو
باید هزار سال بسوزه دنیا برا غربت تو
بیا بگیر بابا دستم بيا كه دلتنگت هستم
بيا كه بارم رو بستم واويلا
امون امون ای دل، ای دل 3 واویلا
===
بميرم بابا خسته و تنها
داري ميري تو جووني به ياد زهرا
چي داره اين زهر باباجون به روز و حالت مياره؟
سامرا بي تو به خدا ديگه برام جا نداره
بابا نرو قلبم زاره بابا نرو چشمام تاره
چه غربتي اينجا داره واويلا
امون امون ای دل، ای دل 3 واویلا
شاعر : احسان جاودان
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 12:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
احسان جاودان
ارسال دیدگاه