گریان بی کس و نالان دل پریشان
زندان در غمت گشته بیت الاحزان
دلها بی قرارت
عالم غصه دارت
صاحب العصر والزمان گشته سوگوارت
مولا یا حسن جان
مهدی کا سه ی آبی دست تو داد
بین لب و دندانت لرزه افتاد
در دل خون به پا شد
عالم در نوا شد
یاد عاشورا حجره ات آقا کربلا شد
مولا یا حسن جان
آقا در دلم دارم من ولایت
سوز حسرت طوف سامرایت
گویم در نمازم
با حق از نیازم
ای کاش من ضریحت از نو بسازم
مولا یا حسن جان
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:11
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه