(به سبک آه شب غمم سحر ندارد)
آه منم منم به ذكر دائم
از من بگو به آل هاشم
كه از نفس افتـاده قاسم
وای وای
آه ای قبله من روی ماهت
نشسته ام دیده به راهت
بیا كه من كنم نگاهت
وای وای
گلم ولی بحـالم گلاب گریه كرده
به پای كوته من ركاب گریه كرده
جانم عمو عمو جان
جانم عمو عمو جان
******
آه بیا كه من چشم انتظارم
بیا كه من بابا ندارم
بدامنت سـر بگذارم وای وای
آه داماد خود را كن نظاره
جسمم اگر شد پاره پاره
فدای طفل شیـر خواره وای وای
مانند گیسوی تو حالم شده پریشــان
بشنو زمن عمو جان تو آخرین عمو جان
جانم عمو عمو جان
جانم عمو عمو جان
******
آه خون میچكد از تار مویم چرا نمیآیی بسویم
تا كـی عمــو عمـو بگویم وای وای
آه بیا به دیدنم عمو جان
كه من شدم در این بیابان
به مثل بـابـا تیر بـاران وای وای
جانانهام كجایی جانم رسیده بر لب
از بس كه ماندهام من به زیر سم مركب
جانم عمو عمو جان
جانم عمو عمو جان
شاعر : سید محسن حسینی
- چهارشنبه
- 27
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 13:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه