ای صفای حرمت پرده گشای دل ما
کربلای غم تو قبله نمای دل ما
از غمت خونجگریم چون جگرت پاره شده
با غم و سوز و نوا ده تو شفای دل ما
ی صفای حرمت پرده گشای دل ما
کربلای غم تو قبله نمای دل ما
از غمت خونجگریم چون جگرت پاره شده
با غم و سوز و نوا ده تو شفای دل ما
روضه خوان روضه بخوان شب شب عشق حرم است
مادرش گریه کند خون به نوای دل ما
تا که ما عاشق هر بی سر و پایی نشویم
داده آن سبط نبی سر به بهای دل ما
از خدا ترس و تو راه علوی پیش بگیر
چارده نور، خدا ریخت، به پای دل ما
سر ارباب مرا روی سنان می بینی
وه که آن نیزه ز سر رفت به لای دل ما
لحظه ی ذبح خدا بود در آن وادی طور
رگ ارباب جدا گشت چو نای دل ما
دل ما نام تو را بانگ زند بر عالم
برسان بر دل زینب تو صدای دل ما
زینبت خونجگر از داغ شب شام بلاست
دلغمین است دلش همچو هوای دل ما
شاعر جعفر ابوالفتحی
وبلاگ بیت الزهرا (س)
- جمعه
- 18
- شهریور
- 1390
- ساعت
- 3:13
- نوشته شده توسط
- جعفر ابوالفتحی
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه