چرا ، جوون علی می خوای ، بدون علی
بری ، بی تو می میره مرتضات
دلم ، آروم نداره داری ، هی با اشاره
می گی ، که بسازم تابوت برات
بارون درده که از چشام داره می باره
قاتل حال خراب من در و دیواره
در و دیواره
یا فاطمه ، مهتاب آسمون علی
یافاطمه ، جوون قدکمون علی
******
همه ، صبر و شکیبم دیگه ، بی توغریبم
شکست ، کمر کوه صبر من
نشد ، پیشم بمونی خودت ، بهتر می دونی
شده ، دنیای بی تو قبر من
نیستی ببینی که زینبین غرق آشوبن
همراه ملائک حسنین سینه می کوبن
سینه می کوبن
یافاطمه ، بانوی مهربون علی
یافاطمه ، جوون قدکمون علی
******
خونی ، شده پیرهنت دیگه ، بعد رفتنت
علی ، بی کس و بی سپاه می شه
غریب ، اون فردیه که دلِ پر دردیه که
آخر ، همنشین یه چاه می شه
وعده ی دیدارمون یادت بمونه زهرا
کنار گودال قتلگاه ظهر عاشورا
ظهر عاشورا
یا فاطمه ، مسافر جوون علی
یافاطمه ، جوون قدکمون علی
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- شنبه
- 30
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 16:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه