تو بخشنده هر گناهى الهى
به جز تو نباشد پناهى الهى
به اين بنده ناتوانت كمك كن
كه ابليس دارد سپاهى الهى
زيك عمر عصيان، نشانى نماند
زرحمت كنى، گر نگاهى الهى
به نيكى مبدل نمايى بدى را
چه خواهى ببخشى گناهى الهى
چو رحم تو سبقت زقهر تو گيرد
در آن دم چه كوهى چه كاهى الهى
ولى هر كه با مرتضى آشنا نيست
ندارد به عفو تو راهى الهى
به باغ ولايش به رسم گدايان
منم ره نشين چون گياهى الهى
به قلب «حسان» مهر جانبخش او را
فزون كن دمادم، الهى، الهى
(حبيب چايچيان «حسان»)
- پنج شنبه
- 19
- آذر
- 1388
- ساعت
- 12:41
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه