دلم شکست ، وقتی بین کوچه ها
تو رو دیدم ، بین خاک و خون رها
تا دستای ،حیدر تو بسته شد
تو کوچه ها ، حرمتت شکسته شد
منو ببخش ، نشد سپر بشم برات
ببخش نشد ، مادرم بشم فدات
پاشو که من ، ای عزیز تر از جونم
می خوام تو رو ، تا خونه برسونم
پرستوی ، شکسته بال من پاشو
قسم می دم ، تو رو جون حسن پاشو
غرور من ، میون کوچه شد لگد
پاشو بریم ، بگو یه یاعلی مدد
یا فاطمه ، یاس نیلی علی
******
چشای تو ، خونیه مثه شفق
چرا شده ، دستای تو بی رمق
گمون کنم ، جایی رو نمی بینی
که دم به دم ، روی خاکا می شینی
به روی خاک ، تا روی زانو می شینم
باچشم تار ، گوشواره ت رو می بینم
بدون شکّ ، زخمه جای گوشواره
هنوز ازش ، خون تازه می باره
سیلی مگه ، جواب خوبی تو بود
یه جوری زد ، که صورتت شده کبود
پرت شکست ، تو کوچه ای که باریکه
دووم بیار ، که راه خونه نزدیکه
یا فاطمه ، یاس نیلی علی
******
میون تب ، داغی مثل آتیشی
ایشالّا که ، تو به زودی خوب می شی
پریشونه ، حال زار زینبت
که حال تو ، فرق داره با هرشبت
تورو خدا ، نذار زیادشه درد من
تورو خدا ، حرف رفتنو نزن
گل دعا ، رو لبام شکوفه زد
سایه ت باشه ، رو سر ما تا ابد
دیگه وشی ، برای من شده حروم
شفای تو ، شده تموم آرزوم
نمی ذارم ، بدونه لحظه ای بابا
چه ها گذشت ، به ما میون کوچه ها
یا فاطمه ، یاس نیلی علی
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- دوشنبه
- 1
- مهر
- 1392
- ساعت
- 16:56
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه