مدینه و غریبی و جنایتای منجلی
ظلم و جفا و کینه و غصب خلافت از علی
آه ، آتش فتنه ، چون شعله ور بود
فاطمه بینِ ، دیوار و در بود
برای زهرا میخونن نوحه تموم افلاک
سوره ی کوثر خدا افتاده بر روی خاک
وای ، از دل حیدر
******
بابا تو رفتی و غریبی موند و این دختر تو
گرد و غبار فتنه موند و غصّه ی حیدر تو
آه ، این نانجیبا ، حرمت شکستن
دست علی رو تو کوچه بستن
این شعله ها و کینه ها از آتیش یهوده
غاصب حق حیدر از اول با ما نبوده
وای ، از دل حیدر
******
سران فتنه و همه صحابه ی ابولهب
دندونای به هم فشرده با حقد و غضب
آه ، از یادشون رفت ، حق ولایت
شد داغ عظمی ، غصب خلافت
دلم به یاد این بلا نوحه ی غم سروده
هر چی کشیده شیعه از آتیش شورا بوده
وای ، از دل حیدر
شاعر : مهدی کریم پور
- سه شنبه
- 2
- مهر
- 1392
- ساعت
- 12:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مهدی کریم پور
ارسال دیدگاه