من از تبار حیدرو ال عبایم پیک سر، دارعزیز مرتضایم
به کوفه میا که وفایی ندارد - بجز کفر وکینه مرامی ندارد
باران آتش ریزد امشب برسرمن بی تو دراین کوفه چه آمد بر سرمن
ترسم بیایی ونماید بر سر تو این قوم دون هر چه بیاورده سر من
امام زمانم که بی تو نمانم - امام زمانم خجل از پیامم
سرو چشم وجانم به پایت گذارم
شاعر : مهدی عظیمی
- چهارشنبه
- 3
- مهر
- 1392
- ساعت
- 7:57
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
مهدی عظیمی
ارسال دیدگاه