به سوز ناله ی خیرالنسایی به همراه عزیزان خدایی
دوباره زینب قامت خمیده به روز اربعین شد کربلایی
کنار قبر مقتدا عزیز حیدر و زهرا صدا میزد واغربتا
چه ها دیدم منه زینب از این اغیار
کجا بودی مرا بردند سر بازار
وای حسین وای
******
به روز اربعین با قلب خسته کنار تربت دلبر نشسته
زند ناله به آوایی جگر سوز به جای مادری پهلو شکسته
گل پیغمبرِ زینب امام بی سر زینب غریب مادر زینب
همیشه در عزای تو سیه پوشم
نمی گردد غم گودال فراموشم
وای حسین وای
******
حسین جان ذکر قلب متقین است صراط المستقیم دین همین است
ز جان باید به راه دین گذر کرد که این درس کلاس اربعین است
محبت گرمیِ آه است ولایت چراغ راه است شهادت وصلِ الله است
شهیدان و خمینی را کنم یادی
زنم از جان ز سوز سینه فریادی
وای حسین وای
شاعر : حاج امیر عباسی
- پنج شنبه
- 4
- مهر
- 1392
- ساعت
- 4:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه