بابا حسین جان ز مقدمت شد ویرانه ام گلشن
از دیدن تو شده چشمان سه ساله ات روشن
مهمان خوبم،پیکرت کو وای وای
پس اصغرت کو ، اکبرت کو وای وای
حسین...وای
******
با تیغ گریه ، به اهل فتنه غالب شدم بابا
گشته رخ من ، ز سیلی نیلی چون مادرت زهرا
دشمن کند بر ، گریه خنده وای وای
شد خاطرات ، کوچه زنده وای وای
حسین...وای
******
تابیده ای تو ، به ویرانه ام همچُنان ماه عشق
در کودکی ام ، خمیده شد قامتم به راه عشق
من پیر عشقه پیر عشقم وای وای
اینجا سفیر پیر عشقم وای وای
حسین...وای
شاعر : حاج امیر عباسی
- پنج شنبه
- 4
- مهر
- 1392
- ساعت
- 4:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه