(به سبک با چشم پر زخون)
دیر آمدی چرا بابا تو از سفر
حالا كه آمدی با خود مرا ببر
آه ، امشب پای سرت میمیرد دخترت
آه ، هستم ای بـاغبان گل نیـلـوفـرت
بابا حسین حسین ، بابا حسین حسین
******
برویم بسته ای دو چشمان ترت
گمانم ای پدر قهری با دخترت
آه ، امشب ای میهمان قدری قرآن بخوان
آه ، تماشـا كن ببین ندارم خیــزران
بابا حسین حسین ، بابا حسین حسین
******
بهار من ببین فصل خزان من
ابرو كمان ببین قد كمـان من
آه ، در اشك و نالهام دلخون چو لالهام
آه ، تو پیر عشق و من پیـر سه سالهام
بابا حسین حسین ، بابا حسین حسین
******
دیگر نمانده است در پیكرم رمق
با زانو آمـدم امشب سوی طبق
آه ، چشمم ز خون تر است غنچهات پرپر است
آه ، میبوسمت ولی بوسه ی آخر است
بابا حسین حسین ، بابا حسین حسین
شاعر : سید محسن حسینی
- یکشنبه
- 7
- مهر
- 1392
- ساعت
- 6:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه