(به سبک ندیده شهر کوفه)
غریبانه كه منزل در این ویرانه كرده
كه بوی آشنایش مـرا دیوانه كرده
گمانم میهمان نـازنینی دارم امشب
گمانم سر زده بر من سر سالارم امشب
ابا مظلوم حسین
******
ز یكسو ظلمت شب ز سوئی دیده كم سو
ولی من میشناسم تو را از عطر گیسو
نمیبینم رخ مــاه تو را ای سر بریده
ولی عطر تو میگوید كه بابایم رسیده
ابا مظلوم حسین
******
اگر چه غرق خون و پر از خاكستری تو
هنوزم از تمام فلك زیباتری تو
ز بس از لعل لبهـایت هوای بوسه دارم
كه روی بوسهای از لعل خشكت جان گذارم
ابا مظلوم حسین
شاعر : حیدر توکل
- یکشنبه
- 7
- مهر
- 1392
- ساعت
- 6:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حیدر توکلی
ارسال دیدگاه