به سبک بعد از چهل روز(
با دلی پر خون ، میرم مدینه
ولی می میره ، بی تو سکینه
خودم رو ناقه ، دلم کنارت نمیره از یاد ، گل بهارت
وقتی رسیدم ، مدینه میگم آبت ندادن ، با دلی پر غم
رفتی و تنها شدم تنها با غمها شدم
شبیه زهرا شدم
سید و سالار ، خدانگهدار
وای ، داداش حسینم
******
بده جوابم ، که دل کبابم
عزیز زهرا ، ببین ربابم
وقتی قلم شد ، دست علمدار شدیم اسیر ، اذیت و آزار
درد من اینه ، سید و سالار عترت تو رفت ، بر سر بازار
من می مونم کنار تو نِمیرَم از مزار تو
میشم علمدار تو
ای روح قرآن ، مولا حسین جان
وای ، مولا حسین جان
شاعر : محمد حسن قمی
- یکشنبه
- 7
- مهر
- 1392
- ساعت
- 13:29
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد حسن قمی
ارسال دیدگاه