دخترم زینب بیا بنشین کنار بسترم
دخترم زینب بیاشد لحظه های آخرم
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
******
از علی مردم همه سیرند و من سیر از همه
در کنار بسترم پیچیده بوی فاطمه
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
******
من دگر راحت شدم از طعنه و زخم زبان
کس نمی بندد دگر دست مرا با ریسمان
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
******
کوفه تو زخم زبان بر دل تنگش مزنی
کوفه تو از روی بام کوفه سنگش مزنی
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
******
کوفه من بارسفر بسته ام و جان بر لبم
می روم از بعدمن جان تو جان زینبم
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
******
من که ازخون جگر چشمان خود تر می کنم
ظرف شیر آید به سویم یاد اصغر می کنم
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
******
من به یاد کعب نی ازسینه ناله می کنم
یاد سیلی خوردن طفل سه ساله می کنم
فاطمه یافاطمه یافاطمه یافاطمه
شاعر : سید محسن حسینی
- دوشنبه
- 8
- مهر
- 1392
- ساعت
- 16:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه