علی و اشک و آه و دیده ی پر آب
سؤال غربت بر لب مانده بی جواب
زده عدو در فتنه بر رخش نقاب
شده شهید ِ راه ِ دین ابوتراب
رسیده وقت ماتم و عزا وای وای وای وای
غریب کوفه گشته جانفدا وای وای وای وای
در غم مولا ، همچنان زهرا ، ذکر اهل آسمانها آه و واویلا
شد عزاخانه ، عالم بالا ، ذکر اهل آسمانها آه و واویلا
خون ِ دل ِ فلک ، روضه ها مَلَک
تَهَدّمت ارکانُ الهُدی
نوحه ی ما همه ، روضه ی فاطمه
قتل وَصیُّ المصطفی
وای غریب آقا
******
بُوَد روا امشب من جان دهم ز غم
بگیرم از داغ مولا به نوحه دم
شده فدای راه دین شه ِ کرم
بخواند امشب زهرا روضه دم به دم
بمیرم آقا غرق خون شدی وای وای وای وای
به وقت سجد لاله گون شدی وای وای وای وای
لیکن ای آقا ، جمله اصحابت ، دور تو بودند و بُردَندَت سوی خانه
من بمیرم از ، داغ محبوبم ، آنکه لب تشنه سپرده جان غریبانه
بیا ابالحسن ، با دلی پر مِحَن
گریه کنیم بر نور دو عینم
نیزه ی اشقیا ، خنده و طعنه ها
امان امان از غم حسینم
وای غریب آقا
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- 9
- مهر
- 1392
- ساعت
- 11:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه