(به سبک وای وای ای دلبر ظاهر و باطن)
وای وای ، من كشته زهـر جفایم
وای وای ، میسوزد از سر تا بپایم
جز غم نمیباشد حبیبم باشد اجل یار و طبیبم
در خانه خود هم غریبم
واویلتا آه و واویلا
******
وای وای ، زینب بیـا دردم دوا شد
وای وای ، ببین كه حاجتم روا شد
زهر جفای همسر من سوزانده از پا تا سر من
شد لحظههای آخر من
واویلتا آه و واویلا
******
وای وای ، كاری دگر به كس ندارم
وای وای ، در سینـهام نفس ندارم
زخم زبانها من شنفتم شب تا سحر از غم نخفتم
از كوچهها با كس نگفتم
واویلتا آه و واویلا
******
وای وای ، با دیده از خون تر خود
وای وای ، بودم عصای مـادر خود
دیدم كه مادر دل غمین شد دیدم كه او زار و حزین شد
دیدم كه او نقش زمین شد
واویلتا آه و واویلا
شاعر : سید محسن حسینی
- سه شنبه
- 9
- مهر
- 1392
- ساعت
- 13:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه