برادرم حسن
 
برادرم حسن   غریب در وطن   فدای قلب پاره پاره ات شود حسین
عزیز جان من  قتیل اهرِمن   زنم به سینه در فراق روی تو یَدین
******
از آن زمان که دیده وانمودم
دو چشم خود بر این جهان گشودم
به هر کجا پناه من تو بودی
منم همیشه همرَهِ تو بودم
 
تو رفتی و توان من ربودی
غمی گران به روی من گشودی
مدینه را بدون تو صفا نیست
صفای شهر مصطفا تو بودی
 
برادرم حسن   غریب در وطن   فدای قلب پاره پاره ات شود حسین
******
مدینه شد گواه غربت تو
به غمگنانه قبر و تربت تو
به لحظه های تلخ بی وفایی
حیا نکرده کس به حُرمت تو
 
امان ز حیله های نابکاران
نفوذ زر به خانه های یاران
به وقت تنگی و زمان یاری
یکی نماند از آن همه هزاران

برادرم حسن   غریب در وطن   فدای قلب پاره پاره ات شود حسین
******
معاویه به حیله و به نیرنگ
به این جماعت هزار و یک رنگ
دلِ صبور تو به کینه آزُرد
به دست همسری لعین و دلسنگ

صبور خانة علی ، حسن جان
به رفتنت دل حسین مَرَنجان
بمان کنار من که روز عاشور
شوی تو تکیه گاه من به میدان
برادرم حسن   غریب در وطن   فدای قلب پاره پاره ات شود حسین
******
فدای قلب پاره پارة تو
فدای آخرین  اشارة تو
بمیرم ای عزیز دل برایت
به آسمان بی ستارة تو

اگر حسین شهید نینوا شد
سر از تنش به خنجری جدا شد
به شعرسروری بُوَد نمایان
حسن قتیل مکر اشقیا شد
برادرم حسن   غریب در وطن   فدای قلب پاره پاره ات شود حسین

******