(به سبک آه و از این اشک های)
ای به هر دردی معالج السلام
دختر باب الحوائج السلام
السّلام ای نور خورشید کَسا
جلوه ی روحانی خیرالنّسا
واژه های عشق را منظومه ای
حضرت معصومه و مظلومه ای
تا ابد جان جهانی مرحبا
عمّه ی صاحب زمانی مرحبا
ای به عالَم تربت تو کیمیا
مَرقَدت در قم بُوَد دار الشّفا
از مدینه زار و مضطر آمدی
بهر دیدار برادر آمدی
لیک از داغ فراقش سوختی
بر دو عالَم عاشقی آموختی
ای به یاد روی دلبر بی قرار
یا رضا ذکر لبت در احتضار
خوب شد دیگر به تو توهین نشد
ظلم های کهنه و دیرین نشد
بین رَه کس طعنه ی ننگت نزد
خوب شد دیگر کسی سنگت نزد
از جفای دشمن حیّ وَدود
خوب شد دیگر نشد جسمت کبود
خوب شد ای یاس دین را رنگ و رو
تو نخوردی تازیانه از عدو
ای که بر ارض و سما ذکر لبی
گریه کن بر غصه های زینبی
او که با اندوه و درد بی کران
همسفر گردیده با شمر و سَنان
شاعر : حاج امیر عباسی
- چهارشنبه
- 10
- مهر
- 1392
- ساعت
- 5:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه