شکسته بال توان سفر ندارد که
تحمل سفری پر خطر ندارد که
اگرچه رسم کبوتر همیشه پرواز است
ولی کبوتر ما بال و پر ندارد که
چگونه تاب بیارد فراق بابا را
سه سال دختر او بیشتر ندارد که
چرا سپیده دمیده به شام گیسویش
به سن او شب گیسو سحر ندارد که
دلش پر است پر از دردهای نشمرده
برای که بشمارد پدر ندارد که
به قصد بوسه به پیشانی پدر آمد
به قتلگاه ولی دید سر ندارد که
شاعر : حسین علاءالدین
- پنج شنبه
- 11
- مهر
- 1392
- ساعت
- 4:1
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین علاءالدین
ارسال دیدگاه