حالا که می روی کمی آهسته تر برو
آهسته از مقابل چشم پدر برو
قدری قدم بزن پسرم در برابرم
آرام تر شبیه نسیم سحر برو
با هر قدم که می روی از دست می روم
از پیش دیده ی پدری خون جگر برو
شرمنده ام که کام تو میسوزد از عطش
با سوز کام تشنه به کام خطر برو
بابا برو ولی پسرم ! نور دیده ام !
حالا که می روی کمی آهسته تر برو
شاعر : حسین علاءالدین
- پنج شنبه
- 11
- مهر
- 1392
- ساعت
- 4:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین علاءالدین
ارسال دیدگاه