به ظاهر گرچه من طفلی صغیرم بزرگان دو عالم را امیرم
گلویم را به راه این سه شعبه صد و ده بار دیگر هم بگیرم
شدم من هم مرد پیکار به میدان آمد این سردار نوه ی حیدر کرار
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3
****
که گفته غنچه ای کم سن و سالم هزاران آیت الله در پناهم
که گفته تشنه ام، چونکه بجوشد هزاران چشمه از چشم سیاهم
نخورده شیر مثل شیرم بلند است ذکر تکبیرم برای بابا می میرم
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3
****
تنش در بین قنداقِ عذاب است دوباره دست حیدر در طناب است
میان آسمان ها شد حکایت علی اصغر خودش عالیجناب است
گل سینه ی بابایم شده مردم این آوایم که اولین سر جدایم
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3
شاعر : رضا تاجیک
- شنبه
- 13
- مهر
- 1392
- ساعت
- 16:5
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه