• چهارشنبه 3 بهمن 03


شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( از تو گفتم باز با چشمان تر ، شرمنده ام )

1572

از تو گفتم باز با چشمان تر ، شرمنده ام
گفتم از داغ دل و خون جگر ، شرمنده ام
 دلشکسته ، فصل داغت را گشودم پیش رو
دل ندارم تا بگویم بیش تر ، شرمنده ام
 محشری بر پاست ، از بیدار باش داغ تو
از قیام سرخ تو ، من بی خبر ! شرمنده ام
 آرزو دارم برقصم سرخ ، در بزم غمت
لهجه ام زرد است اما ، کو جگر ؟ شرمنده ام
 گفتن از داغ تو شوخی نیست ، باید داغ دید
من ندارم داغ اما بر جگر ! شرمنده ام
 کاش فارغ بودم از سنگینی خواب زمین
با غمت ای کاش بودم همسفر ، شرمنده ام
 ای شهید عشق ! قلب رو سیاهم را ببخش
از تب عشقت ، نگشتم شعله ور ، شرمنده ام
 کاش می فهمید روحم لهجه ی داغ تو را
تا بگرید چشم شعرم بیش تر ... شرمنده ام

 

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:2
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران