• پنج شنبه 1 آذر 03

 محمد فردوسی

شعر شهادت امام جواد(ع) -( زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را )

3169
2

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را
طوری که حتی تار دیدی این و آن را
وقت زمین افتادنت احساس کردی
در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را
در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد
یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را
مثل عمو جانت حسن آزار دیدی
از بس شنیدی از خودی زخم زبان را
این زن که دست جعده را از پشت بسته
جاری نمود اشک زمین و آسمان را
از او تقاضای دو قطره آب کردی
وقتی تماشا کرد خشکی دهان را ...
... در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت
سوزاند قلب مادری قامت کمان را
با هلهله ... با کف زدن ... با پای کوبی
مانند عاشورا ورق زد داستان را
هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن
دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را
شکر خدا بالای بام آماده کردند
بال کبوترها برایت سایه بان را
دور و بر تو جز کبوترها نبودند
دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را
با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند
دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را

 

شاعر : محمد فردوسی

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:2
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



اباذر

پیشنهاد
باسلام
به نظرمن اگر در مصرع (مثل عمو جانت حسن ازاردیدی)می نوشتند:
{مانند جدت مجتبی ازار دیدی}
بهتربود چون امام حسن جد مادری ائمه بعد از امام سجاد هستند
با تشکر

پنج شنبه 7 خرداد 1394ساعت : 15:34

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران