در راه رسیدن به تو دل از نفس افتاد
آهویِ فراری شده از پنجه ی صیاد
گفتی که بگیر از دل دریای جوادم
برخیز بیا قرعه به اقبال تو افتاد
اینجایِ حرم مختص شاهنشهی اوست
در بند کسی باش که از غم کند آزاد
می بخشد از آنجا که جواد است، از اینجا-
راضی بروی دستِ پُر اما نبر از یاد
لطف پسرم را که پس از چله نشینی
با نیم نگاهی بدهد درد تو بر باد
با عرض ادب، جز کَرمت هیچ ندارم
محتاج تو، مدیون توام، دست مریزاد!
شاعر : مرضیه عاطفی
- یکشنبه
- 14
- مهر
- 1392
- ساعت
- 14:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه