چیزی نمانده است ، سبکبال تان کنند
چیزی نمانده است،که بد حال تان کنند
چیزی نمانده است ، بیفتی زمین حسین
چیزی نمانده راهی گودال تان کنند
چیزی نمانده است ، بیایند سوارها
در زیر سم اسب لگدمال تان کنند
چیزی نمانده است ، همین نطفه های حیض
با نعل های مرکب شان چال تان کنند
چیزی نمانده است ، روند جانب خیام
بی حرمتی و.... غارت اموال تان کنند
شاعر : علیرضا خاکساری
- چهارشنبه
- 17
- مهر
- 1392
- ساعت
- 16:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه