• شنبه 15 اردیبهشت 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مرثیه عصر عاشورا -( چهره از خون خدا کردی خضاب ای ذوالجناح! )

3519

چهره از خون خدا کردی خضاب ای ذوالجناح!
چون شرار افتاده ای در پیچ و تاب ای ذوالجناح!
صیحه‌هایت الظّلیه، شیهه‌هایت یا حسین
هر نفس داری هزاران التهاب ای ذوالجناح!
ای بُراق تیر باران گشته در معراج خون
از چه بر تن زخم داری بی‌حساب ای ذوالجناح!
فاش بر گو ماه زینب را کجا انداختی
در یم خون یا میان آفتاب ای ذوالجناح!
گوش کن در قَلزم خون از گلوی خشک او
دم به دم آید صدای آب آب ای ذوالجناح!
چهره از خاک و غبار کربلا پوشیده‌ای
یا ز خون صاحبت بستی نقاب ای ذوالجناح!
قلب ما را سوختی این گونه سقایی مکن
کم بریز از چشم گریانت گلاب ای ذوالجناح!
باز شو سوی منای خون خلیلم را بگو
خیمه‌ها زمزم شد از اشک رباب ای ذوالجناح!
من ز سوز سینه خود با تو می‌گویم سخن
تو به اشک دیده می گویی جواب ای ذوالجناح!
با وجود آن که ریزد از دو چشمت سیل اشک
زانویت را خون گرفته تا رکاب ای ذوالجناح!
شیهه‌هایت شعله‌های نظم «میثم» می‌شود
تا جهان را افکند در اضطراب ای ذوالجناح!

 

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 4:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران