شبه نبی نمود چو آهنگ رزم ساز
بهر مخالفان عراق آن مه حجاز
در گریه شد سکینه و در ناله شدر باب
کلئوم شد بناله و لیلی در اهتزاز
زآن انجمن رسید بانجم غباز غم
زآن دوده رفت بگردون دون نواز
شد از نیاز در بر شاه حجاز گفت
کایآسمان بدرگه قدرت برد نماز
پیوسته باد گلشن چهر تو دل فروز
همواره باد نخل مراد تو سرفراز
مستدعیم زحضرت فیضت که تا دهد
بهر جهاد بد منشانم خط جواز
رخصت گرفت و و کرد وداع از شه حرم
پشت عقاب گرم شد از فر شاهباز
با مادر شکستة خود در وداع گفت
در هجر من مسوز بسودای من بساز
شه از قفای اکبر شیرین مقال خویش
گریان شد و نمود سوی چرخ سرفراز
و آنگه بحالتی که نیارم بیان نمود
روی نیاز کرد بدرگاه بی نیاز
گفتا بر این گروه گواهی که میکنند
آنرا که هست شبه پیمبر زامتیاز
چون میشدیم مایل روی رسول تو
ما چشم اشتیاق بر آن روی کرده باز
یعقوب و ارزین سپس از هجر یوسفم
ابواب خوشدلی برخ خود کنم فراز
برپای شهریار جهان بوسه زن حکیم
تا دست مسئلت نکنی پیش کس دراز
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1392
- ساعت
- 12:33
- نوشته شده توسط
- یحیی
حسن میرزایی