در هجده ذیالحجه و سال ده هجری
آخر حج پیغمبر ما جان جهان شد
در وادی زیبای غدیر آن شه والا
مأمور به ابلاغ یکی سر نهان شد
منبر ز جهاز شتران گشت مهیا
از امر خدا ختم رسل شاد بر آن شد
همراه نبی بود علی بر سر منبر
دستش بگرفت احمد و مشغول بیان شد
هر کس که منم سرور و مولای زمانش
این گونه علی سرور او در دو جهان شد
یا رب تو محب باش محبان علی را
دشمن شو کسی را که بر او خصم عیان شد
از بعد سخنرانی آن مظهر اسلام
هر کس شتابان به ره بیعتیان شد
این واقعهٔ خم غدیر است عزیزان
محکم سندی شیعه ترا خط امان شد
شاعر : اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 20
- مهر
- 1392
- ساعت
- 12:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه