در کوفه سرگردانم اما سرفرازم
اي قبله من ديدني باشد نمازم
تنهاي تنها بر روي بامم           ماه تمامم بشنو سلامم
مظلوم حسين جان     مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
دارم ميان کوچه ها سوز و گدازي
هرگز نديده کس چنين مهمان نوازي
اينجا به اشک مهمان بخندند     اينجا دو دست مهمان ببندند
مظلوم حسين جان     مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
اي کعبه مي آيد ز مکه عطر و بويت
باشد طناب دار من از تار مويت
ديدي حسين جان با من چه کردي           در کوفه کارم شد کوچه گردي
مظلوم حسين جان     مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
اي ماه من مي ريزد از چشمم ستاره
چشم انتظار من بود دارالعماره
گريد بحالم ديوار کوفه          رفتم به سوي بازار کوفه
مظلوم حسين جان     مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
خشم يل ام البنين را کردم احساس
چون کوفه مي لرزد بخود از نام عباس
در کوفه شور و همهمه باشد      صحبت ز ماه علقمه باشد
مظلوم حسين جان     مظلوم حسين جان
شاعر : سید محسن حسینی
- سه شنبه
 - 23
 - مهر
 - 1392
 - ساعت
 - 14:33
 - نوشته شده توسط
 - یحیی
 
- شاعر:
 - 
                            
سید محسن حسینی
 

                
                
                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه