ای کاش کبوتر رهایت برسد
با باد، شمیم سامرایت برسد
من تشنه ی گنبد توام یاری کن
دستم به ضریح با صفایت برسد
×××
با نور ولایتت وضو می گیرم
در باغ نماز رنگ و بو می گیرم
هر چند دلی سیاه دارم آقا!
با عشق تو باز آبرو می گیرم
×××
بر روی سرم سایه ی رحمت هستی
باران شده ای، مایه ی رحمت هستی
در سوره ی جاری امامت پیداست
ای گل دهمین آیه ی رحمت هستی
×××
در گوش کبوتران صدایت جاری ست
در کوچه ی آیینه صفایت جاری ست
من زائر مشهد توام باور کن
در سینه شمیم سامرایت جاری ست
×××
من واژه به واژه شاعرت خواهم شد
در آینه ها مسافرت خواهم شد
بوی حرم تو در وجودم جاریست
من مطمئنم که زائرت خواهم شد
شاعر : قاسم بای
- شنبه
- 27
- مهر
- 1392
- ساعت
- 15:55
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
قاسم بای
ارسال دیدگاه