چه خوب شد عرفه دلبرم صدایــم کرد
خدا به خاطر ارباب این عطایـــم کرد
به دامن جبل الرحمه پا به پای حبیـب
به آستان رفیع دعا رهایـــــــم کرد
چه فرصتی که به همراه کاروان حسین
مسافر سفر دشت نینوایــــــــم کرد
زسعی مروه و سعی صفا عــــبورم داد
به طواف حج حقیقی دل آشنایـم کرد
چه منتی که در این روز معرفت،اربـاب
به خوان نعمت العفو خود گدایــم کرد
منی که هیچ نبودم به شی مذکــوری
به حب فاطمه شایسته ثنایم کـــــرد
به افتخار علی ره به بام هــــــم داد
که هم نشین تمام فرشته هایــم کرد
ز گریه حوله احرام دلبرم خیس اسـت
صدای ناله ارباب مبتلایم کـــــــرد
همه به حال دعای حسین می گـریند
نوای یارب زینب پر از نوایــــم کرد
به دیده اشک مناجات کئکان زیباست
زگاهواره خود کودکی ندایم کــــــرد
علی اکبر و طعم فراز های دعـــــــا
به شیوه های دعا خواندن آشنایم کرد
به اشک چشم علمدار کاروان سوگــند
حسین بود که دلداده خدایم کـــــرد
همان حسین که با جلوه کرامت خــود
کرم نمود و صدا سوی خیمه هایم کرد
بدون اذن خودش کربلا نمی آیـــــم
ز درد با که بگویم که کربلایم کـــرد
خوشم از آنکه بگویم به دوستان شهید
حسین عاقبت از عشق خود فنایم کرد
شاعر:؟؟؟
- شنبه
- 30
- مهر
- 1390
- ساعت
- 8:49
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
سید جواد